کودک خلاق

گزارش جشنواره ارتش سری(1)

  جشنواره ارتش سری به مناسبت میلاد امام حسن عسگری(ع)در خانه کودک آفرینش توسط بنیاد سفینه برگزار شد. جشنواره ای پر از هیجان،خلاقیت و جذابیت برای کودکان 4 تا 6 ساله؛پیشنهادمی کنم این گزارش خلاقانه را از دست ندهید:   این جشنواره بازی محور بود که چهار مرحله داشتَ که بر مبنای رمز گشایی بود؛یعنی وقتی متوجه رمز مرحله ای می شدی می توانستی وارد مرحله ی بعدی بازی شوی. ورود: مطابق روال همیشگی بنیاد سفینه،این بار هم ورود ویژه ای در نظر گرفته شده بود تا از ابتدا ذهن مخاطب با علامت سئوال ( Question mark )مواجه باشد. واما ورود:چراغ ها خاموش بودند و مربیان چراغ قوه به دست و آهنگ ژانر وحشت و هیجان انگیزی...
28 بهمن 1392

محیط بانان کوچک!

دیشب سید مسیحا و داداش طاها(پسرعمه) نزدیک بود، سر یک لاک پشت اسباب بازی دعوایشان  شود.   ایده برای ایجاد فضای مسالمت آمیز: قرار شد لاک پشت دست من باشد و من نقش یک شکارچی بد جنس را بازی کنم و سید مسیحا و داداش طاها نقش محیط بانان کوچک را! من قرار شد لاک پشت را قایم کنم و محیط بانان با کمک و همراهی همدیگر لاک پشت را پیدا کنندو نجات بدهند تا از خطر انقراض در امان بماند!! بازی آن قدر جذاب شد که دیگر اعضای خانواده هم در بازی شرکت کردند! و رقابت خصمانه تبدیل به رفاقت همدلانه شد! ...
28 بهمن 1392

صداقت کودکانه!

  دوتایی با پسرعمه اش داشتند پانتومیم بازی می کردند. نوبت داداش طاها بود که  پانتومیم بازی کند و سید مسیحا  حدس بزند که قضیه از چه قرار است . داداش طاها  مثلا دکمه هایی را فشار میداد. سید:داره با کامپیوتر کار می کنه! طاها در حالی که به آرامی صحبت می کرد: نه داداشی این موبایله !!!!   ...
17 بهمن 1392

ظرف شستن!!

  دیشب داشتم ظرف ها را می شستم که سید مسیحا رفت صندلی آورد و کنارم ایستاد و گفت:« می خوام دقیق یاد بگیرم که اگه بزرگ شدم و خانومم نبود و رفته بود بیرون من ظرفا رو بشورم!!» همین جور که ریز ریز می خندیدم به او گفتم:« خوب، و قتای دیگه هم می تونی ظرفا رو بشوری!» سید:« نه و قتی خودشون باشن، می شورن !!!» ...
13 بهمن 1392

بهترین از این نمی شد!!

می خواستیم بریم بیرون، قمقمه سید مسیحا را  نمی دانستم کجا بگذارم؟؟! به او گفتم:«مامانی،قمقمه ات رو بذار تو جیب کاپشنت!» سید:«مامانی خوب، بذارید تو کیفتون!» مامان:«تو کیفم، هاردم( hard ) هست می ترسم آب خرابش بکنه!» سید:«خوب،هارد رو بدید من بذارم تو جیب کاپشنم،شما هم قمقمه رو بذارید تو کیفتون!!» ...
12 بهمن 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد