کودک خلاق

هدیه آقای داماد!

عروسی دعوت بودیم. سیدمسیحا هم چون مرد هست، رفته بود مردانه. یک میز، اساتید، دانشجوها و دوستان آقا داماد جمع بودند، قرار شد هر کس هر مبلغی دوست دارد بگذارد و بعدهمه هدیه بدهند به آقا داماد. به محض این که، هدیه به آقا داماد تقدیم شد سیدمسیحا بلند گفت:«صبر کنید! صبر کنید!من هم می خوام پول بدم!» بعد هم دست کرد تو جیبش و یک صد تومانی پاره پوره را  تقدیم کرد!! حالا آقای داماد مانده بود و یک صد تومانی پاره پوره!!! ...
7 خرداد 1392

سکه، پول گنده یا کارت؟

رفته بودیم مهمانی، بعد از مهمانی و بازی با بچه میزبان انگار دری جدید و مفهومی نو به رویش  گشوده شده بود؛ بحثی به نام «پول»! حالا از این به بعد منتظر ایده های اقتصادی سید مسیحا در سال حماسه اقتصادی باشید! رفته بودسلمانی، بعد از سلام و احوال پرسی، رو کرد به آقای سلمانی و گفت:« سکه می خواید؟، پول گنده یا کارت؟» و بلافاصله یک سکه 25 تومانی، یک اسکناس 1000 تومانی و یک کارت هدیه 100 هزار تومانی خالی! از تو جیبش در آورد. آقای سلمانی هم با خنده :«حالابذار مو هات را کوتاه کنم بعد با همدیگه صحبت می کنیم!» ...
5 خرداد 1392

روز پدر مبارک!

دیشب از آن ها فیلم گرفتم یادگاری بماند. بابا ی سید ، آن را محکم می گیرد و مشغول رجز خوانی می شود که:«دیگه نمی تونه فرار کنه ان قدر سفت گرفتمش که نگو!» سید هم در حال دست و پازدن، تلا ش کردن و نجات دادن خود هست.منظره ی تماشایی و هیجان انگیزی است. بابای سید کوچولو، معتقد است که این بازی برای سید هم تخلیه هیجانی- عاطفی دارد ، هم تخلیه فیزیکی-جسمی ، هم حل مسأله و هم خلاقیت. راستی میلاد امیر المؤمنین علی(علیه السلام) و روز پدر به همه ی باباهای مهربان مبارک باشد! ...
2 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد