بازدید : 21 مرتبه بخش سوم مجری: به دنبال ستاره ها می گردد و از بچه ها می پرسد بچه ها ستاره ها را ندیدید؟ این زنبور عسلی اومد من به کلی فراموش کردم که می خواستم این جا رو تزیین کنم. ای بابا هرچی می گردم پیداشون نمی کنم. وقتی مجری با بچه ها حرف می زند زنبور عسلی در حال آویزان کردن ستاره ها به پرده ی سن است. مجری عقب عقب به سمت زنبور عسلی می رود و به او برخورد می کند. مجری با حالت ترس می گه: ای بابا زنبور عسلی تویی؟ ترسیدم. اِ ستاره ها هم که اینجان. اینا دست تو چیکار می کنن. چقدر وقته دارم دنبالشون می گردم. زنبور عسلی: خب شما گفتین فکر ...