کودک خلاق

کلاس شیرین تر از عسل،حدیث امام رضا(ع)

    توی این جلسه، لاک لاکی، یعنی عروسک لاک پشت کوچولو، به من خیلی کمک کرد. حدیث این جلسه مون ، در مورد پاکیزگی و نظافت بود که لاک لاکی هیچ چیز در مورد آن نمی دانست!!!   لاک لاکی،نمی دانست شامپو چیه؟ وقتی  مربی، شامپو را نشان بچه ها و لاک لاکی می دهد،لاک لاکی می گوید:«این چیه؟ اون رو می خورن؟؟؟» اون وقت صدای خنده ی  بچه هاست که به مربی انرژی می دهد برای ادامه ی کار!   بعد، تمام لوازم بهداشتی مثل: شامپو،صابون،شانه،مسواک و...به بچه ها نشان داده می شود و بعد چشم بچه ها را می بندیم،و حدیث مورد نظر را می خوانیم و بچه ها با ق...
30 آبان 1394

انواع بازی با لگو و باتری!

  بازی جدید ساداتی:   باتری ها رو داخل سوراخ های لگو ها،قرار می دهد بعد به این باتری ها جان بخشی می کند،گاهی باتری ها نقش مسافران یک کشتی رو بازی می کنند،گاهی سر نشینان یک اتوبوس و گاهی هم شمع تولد می شوند و باهم شمع ها رو فوت می کنیم و دست می زنیم. ...
29 آبان 1394

بازی ساداتی

  ساداتی ، این بازی رو یه جورایی خودش درست کرد(ماشاالله)،  بدو بدو رفت روی خورشید فرش ایستاد،من هم گفتم حالا برو روی پروانه زرد،بعد گل قرمز،صورت زرافه و...چه بازیه خوبی! هم بالا رفتن تمرکز،هم شناخت رنگ ها،هم بالا رفتن دایره لغات،هم بالا رفتن توان تجزیه و تحلیل وهم ...   ...
17 آبان 1394

گزارش از کلاس شیرین تر از عسل(حدیث امام کاظم(ع))

  توی این جلسه از کلاس شیرین تر از عسل،بچه ها در حالی که با لوله های دستمال کاغذی برج می ساختند،نوا و زمزمه ی حدیث امام کاظم(ع) ملکه ی ذهنشون می شد:             بچه ها کلی بازی های محرمی کردند.(بازی ها در وبسایت سفینه موجود است.)  مربی کلاس:مرثا نورانی   ...
13 آبان 1394

گزارش از کلاس شیرین تر از عسل(حدیث امام جواد(ع))

  این جلسه،اول بچه ها روی لوله های دستمال کاغذی،یه آدمک نقاشی کشیدند!   بعد با آدمک های ساخته ی دست خود بچه ها،نمایش کوتاهی در مورد حدیث امام جواد(ع)، اجرا کردیم.   برای بچه ها،حدیث خوانده می شد،در حالی که بچه ها آدمک های خودشون رو ،روی طناب جلو و عقب می بردند و می خندیدند.   از این خانوم کوچولو وقتی می پرسی،می روی مسجد چی کار می کنی؟ جواب می ده:«بدو بدو،ادیث»     یعنی بدو بدو و بازی می کنیم و حدیث یاد می گیریم! گاهی با سرعت حرکت می کردند و گاهی به آرامی، مثل واگن های یک قطار!       ...
13 آبان 1394

تبدیل کار به بازی!

  خیلی وقت ها،چون ما  مامان ها ان قدر کار داریم دیگه نمی تونیم با بچه مون بازی کنیم،ولی اگه یه کم خلاقیت به خرج بدهیم می تونیم کارمون رو تبدیل به بازی کنیم،مثلا: یه بازی که من با دخترم،ساداتی انجام می دهم اینه که:     موقع لباس پهن کردن روی لباس پهن کن،ساداتی کنارم هست و از او می پرسم این پیراهن کیه؟ این شلوار آبی کیه؟ هم اسم لباس ها رو یاد می گیره،هم رنگ ها رو آموزش می بینه و هم قدرت درک و تحلیلش بالا می ره و هم دایره لغاتش بالا می ره و از همه مهم تر من راحت می تونم بدون خرابکاری ایشون لباس هایم رو پهن کنم! موقع تا کردن و جابه جایی هم همین کار رو انجام می دهیم. ...
7 آبان 1394

عشق به اهل بیت،ابدی است!

  روز قبل از تاسوعا،به میوه فروشی رفتیم و کاهو هایی رو که فروشنده نمی خواست رو گرفتیم برای دادن به  گوسفند کنار حسیینیه. سید،چه ذوق و شوقی داشت و لحظه شماری می کرد! با خودم گفتم،خدا لعنت کنه معاویه رو،توی اون زمان، سربازان معاویه یه بره ی کوچولو و خوشگل رو به بچه ها می دادند و می گفتند از طرف معاویه است و وقتی، بعد از یه مدتی بچه ها حسابی به بره وابسته می شدند و عاشق حیوون کوچولوی ناز، معاویه دستور می داد سرباز هایش، بره ها رو از بچه ها بگیرند و بگویند علی گفته تا بره ها رو از بچه ها بگیرند تا کینه ی امام علی (ع) رو از کودکی در دل کودکان معصوم بکارد!! اما،معاویه نمی دانست که عشق به اهل بیت ا...
1 آبان 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد