کودک خلاق

مباحثه ی فیلسوفان کوچک

  عجب بحثی!! سادات خانوم سه ساله می فرمایند:" ما از بهشت اومدیم." ثنا خانوم(دختر عمه)4 ساله می فرمایند:"ما از خاک اومدیم" آقا سید 8 ساله برای جمع کردن بحث می فرمایند:"هر دوتون درست می گید،ما از بهشت اومدیم و از خاک درست شدیم!" عجب بحث هایی دارند بچه های این دوره زمونه(ما شا الله)،خدا حفظشون کنه. ...
17 خرداد 1396

بوشورو بوشوره!

  "بوشور رو بوشوره،فاطمه بوشوره،بوشورو بوشوره دلبر بوشوره" تعجب نکنید! این شعری است که چند وقتی است سادات خانوم به هنگام بازی اش می خواند!   خدای مهربون ،دو ماهه که به سادات خانوم یه دخترخاله ی گل،به اسم"فاطمه جون " داده که موقع بردن به حموم فاطمه خانوم، خاله جونش این شعر رو می خوانه(شاعر:خود خاله) و حالا سادات خانوم الگوبرداری کرده! ...
10 آذر 1395

دورهم،شاد باشیم،به دور از بحث های تلخ ونازیبا!

  خانواده ها،احتیاج دارند تا در یک فضای شاد و با نشاط، به دور از همه ی بحث های تلخ و نازیبا،لحظات ناب و به یاد ماندنی رو برای خودشون رقم بزنند. در این راستا،سعی می کنم در اعیاد، یه بازی و مسابقه ی خانوادگی طراحی  کنم. خوشحالم که این فرآیند رو سید کوچولو به خوبی یاد گرفته و بسیار به آن علاقه مند هست و اگر به هر دلیلی نتوانم این کار رو انجام بدهم،بی کار نمی نشیند و رسالتش رو انجام می دهد. در آخرین دور همی هم، سید مسابقه نقاشی« کشیدن اسب» رو برگزار کرد. همراهی بزرگترها هم ستودنی است. فضای پر از شادی و خنده قابل وصف نیست. این نقاشی به گفته ی خود نقاش اثر...
21 تير 1395

قایق رنگارنگ!

  هدیه سید به خاله جونش. ابتدا دو تا کاغذ رو به همدیگر چسباند. یک صفحه را با پاستل رنگارنگ کرد،سپس پشت همان صفحه ی رنگارنگ را با مدادی پر رنگ، طرح قایق کشید. بعد که صفحه را باز کرد،در صفحه ی رو به رو یک قایق رنگی وجود داشت.   ...
17 خرداد 1395

تحلیل فیلم

  خاله: سید،تلوزیون سریال خانه سبز رو گذاشته،قسنگه دوست داشتی ببین. سید: موضوعش چیه؟ خاله: ماجراهای  یه خانواده ی خوب و خوش حالند. سید: بر عکس فیلم« مرگ ماهی» که توی جشنواره بود و یه خانواده ی در به داغون بودن! خاله:مگه شما اون رو دیدی؟ سید: نه، شما دیدی و برای مامانم تعریف کردی!!   ...
9 اسفند 1393

بابام هم سیده!

  راننده رویش نشد چیزی بگیرد ،شاید هم توی رو در بایستی با امام حسین(علیه السلام)گیر کرده بود!! سید مسیحا با دایی اش سوار تاکسی بود  که به راننده گفت:«من سیدم،تازه بابام هم سیده!  جدم هم امام حسینه(علیه السلام).» ...
4 بهمن 1393

دکترا!

  سرما خورده بود؛قاعدتا نباید انگور می خورد! دائم از خاله می پرسید:« انگور بخورم؟» خاله:«عزیزم از مامانت سئوال کن» سید:«خاله مگه شما دکتری قبول نشدین پس شما می دونین دیگه!» اشتباه رایج بچه ها :مساوی بودن رشته پزشکی با دکترا ! ...
19 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد