کودک خلاق

ماهی به نام شهیدک؟!

  سید،خادم کوچولوی هیات امام حسین(ع) شده بود و به همه ی عزاداران خوشامدگویی می کرد. سر مزار شهدا،آکواریوم با چند ماهی قرار داده بودند. سید عاشق حیوانات است. پایان مراسم عزاداری،یه ماهی کوچولو که سر مزار شهدا بود به این خادم کوچولو تقدیم شد. همان جا، اجر و مزدش را دادند،هیچ چیز ان قدر،این خادم کوچولو را خوشحال نمی کرد. اسم ماهی اش را گذاشت:شهیدک! ...
3 آبان 1395

پیراهن مشکی

  این که خودش گفته بود و خواسته بود،برایم بسیار ارزش داشت و انگار همه ی خستگی هایم را به در کرد. روز دوم محرم بود.صبح می خواست به مدرسه برود.لباس آبی اش را روی چوب لباسی گذاشته بودم.آمد و گفت:"مامان،من می خواهم مشکی بپوشم." لباس مشکی بر تن،پیکسل "یا حسین" بر روی سینه،راهی مدرسه شد. ...
14 مهر 1395

اختتامیه کلاس پیام شادمانی

  توی اختتامیه ی کلاس،دلم می خواست یه بار دیگه به بچه ها،یادآوری کنم نعمت های فراوانی رو که خدا به تک تکمون داده،پس شعر خدا چه مهربونه رو با هم خواندیم و متناسب با شعر،حرکات اون رو مثل : بو کردن گل،پریدن از جوی آب و... انجام دادیم. در راستای یادآوری نعمت ها و تکرار آیه « واشکروا نعمت الله»، بازی « چی تو کیسه است؟» رو انجام دادیم،بازی خوبی که هم تقویت حس لامسه می کنه و هم تقویت حافظه. توی یه کیسه پوشیده ،یه سری وسیله قرار داده بودیم که بچه ها باید حدس می زدند داخل کیسه چه چیزی وجوددارد  و در آخر سر،در حالی که تمامی وسایل داخل کیسه بودند،نام وسایل داخل کیسه رو می گفتند. ...
23 خرداد 1395

جشن با سوادی در ۱۹ شعبان(سال۱۴۳۷)

    نمی دانم چه رمز و رازی در ۱۹ شعبان وجود دارد ؛ سید کوچک من،! هم در ۱۹ شعبان پا به عرصه هستی گذاشتی و هم در تولد و آغازی  دیگر، در ۱۹ شعبان جشن با سواد شدن خود را گرفتی. ...
7 خرداد 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد