کودک خلاق

کیمیا!

  این روزها،کسی نیست که نام سریال« کیمیا» رو نشنیده باشد. شخصیت آرش فیلم در ذهن پسر کوچولوی من،بسیار منفور است.  سید در مدرسه ،حرف «ش» رو خواندند. با یه حالت خاصی اومد پیش من و گفت:«ما،دیگه می تونیم بنویسیم آرش،ولی کاش می تونستیم بنویسیم کیمیا!!»   ...
22 دی 1394

بوسیدن قرآن

  خیلی وقت ها،داداشی وساداتی رو از زیر قرآن رد می کنم و اون ها هم قرآن رو می بوسند. دیروز، ساداتی عروسک هایش رو از زیر قرآن رد می کرد و به اونها یاد می داد تا قرآن رو ببوسند. قرآن، نگه دارتون کوچولوهای مامان،ان شالله هممون عامل به دستورات قرآن باشیم.   ...
6 دی 1394

پاتریک بادکنکی!!

  این روزها،داداشی با خواهر کوچیکش با یه بادکنکی که با گاز هلیوم پر شده بازی می کنند، دیشب هم، اون رو، توی  تخت خواب خوابوندند و بعد خودشون خوابیدند! خوب بخوابی پاتریک!!!   ...
29 آذر 1394

دوستی خاله خرسه!

  ه‍وا سرد شده و دست های دادشی خشک. سادات خانوم پیداش نبود با خودم گفتم حتما مشغول یه خرابکاری هست که صداش نمیاد . داداشی خواب بود، ساداتی رفته بود روی دادشی و به دستان او کرم می زد!!!!!   ...
19 آذر 1394

روش تدریس عملی!

  رفته بودیم  پارک شریعتی،سید،من رو برد کنار جوی آب داخل پارک،البته قسمت پر آبش! بعد مثل آقا معلم ها نگاه کرد و گفت:اگر زیاد آب مصرف کنیم،و بعد از من خواست به قسمت جلوی جوی آب برویم! جایی که آب کم و کم تر می شد! ادامه داد:  با خشکسالی روبرو می شیم!!   ...
7 ارديبهشت 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد