مسکین و یتیم و اسیر
داستان بخشیدن غذا توسط امام علی(ع) و خانواده شان به مسکین و یتیم و اسیر که در سوره انسان آمده خیلی به جان و دل سید مسیحا نشسته است و در موقعیت های متفاوت چه با ربط و چه بی ربط استفاده می کند:
به همراه پدربزرگ و مادر بزرگ به خرید مرغ سوخاری رفته بود.سر سفره با شوهر خاله کَل می انداخت که امشب مرغ سوخاری را مثل امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) به فقیرها بدهیم و امشب غذا نخوریم! عمو هم(شوهر خاله) اصرار به اصرار فردا شب این کار را بکن و بگذار امشب که ما اینجا مهمانیم شاممان را بخوریم!!!
برای اولین بار، ما آقای پدر را تنها گذاشته بودیم و سه روز به مسافرت رفته بودیم.
آقای پدر در این سه روز هیچ چیز نخورده بود.(شاید از غم فراق ما!شاید!)
سید مسیحا:«بابایی مثل امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) شده و سه شبِ که هیچی نخورده!!»
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی