کلاس شیرین تر از عسل،حدیث امام رضا(ع)
توی این جلسه، لاک لاکی، یعنی عروسک لاک پشت کوچولو، به من خیلی کمک کرد.
حدیث این جلسه مون ،در مورد پاکیزگی و نظافت بود که لاک لاکی هیچ چیز در مورد آن نمی دانست!!!
لاک لاکی،نمی دانست شامپو چیه؟ وقتی مربی، شامپو را نشان بچه ها و لاک لاکی می دهد،لاک لاکی
می گوید:«این چیه؟ اون رو می خورن؟؟؟» اون وقت صدای خنده ی بچه هاست که به مربی انرژی
می دهد برای ادامه ی کار!
بعد، تمام لوازم بهداشتی مثل: شامپو،صابون،شانه،مسواک و...به بچه ها نشان داده می شود و بعد
چشم بچه ها را می بندیم،و حدیث مورد نظر را می خوانیم و بچه ها با قدرت لامسه ی خود باید
بگویند چه چیزی در دستشان هست.
اوج و فرود خواندن ریتم حدیث و شعر، با حرکت دست نشان داده شد که درملکه شدن و به یاد آوردن
حدیث برای بچه ها،تجربه ی جالب و قابل استفاده ای برای جلسات آینده بود.
بعضی از چیزهای به نظر ساده،آن قدر به یک مربی انرژی وتوان می دهد که قابل تصور نیست،این هم یک نمونه اش:
یکی از بچه ها توی این جلسه،کمی دیر آمده بود،وقتی کلاس تمام شد،شروع کرد به گریه کردن،به سرعت علت گریه ی او را جویا شدم؛گریه می کرد و می گفت : «چرا کلاس زود تموم شد!».هر چه قدر هم مادر او توضیح می داد که ما دیر تر آمدیم راهگشا نبود که نبود!
بچه هادرحال آموزش شامپو زدن به لاک لاکی و خواندن حدیث نظافت برای او.
بچه ها در حال آموزش مسواک زدن به لاک لاکی و خواندن حدیث نظافت برای او.
و صابون زدن و...
مربی کلاس:مرثا نورانی