کودک خلاق

جشن تولد نور3

1394/10/14 22:51
654 بازدید
اشتراک گذاری

 

بازدید : 21 مرتبه

بخش سوم

مجری: به دنبال ستاره ها می گردد و از بچه ها می پرسد بچه ها ستاره ها را ندیدید؟ این زنبور عسلی اومد من به کلی فراموش کردم که می خواستم این جا رو تزیین کنم. ای بابا هرچی می گردم پیداشون نمی کنم.

 

وقتی مجری با بچه ها حرف می زند زنبور عسلی در حال آویزان کردن ستاره ها به پرده ی سن است. مجری عقب عقب به سمت زنبور عسلی می رود و به او برخورد می کند. مجری با حالت ترس می گه: ای بابا زنبور عسلی تویی؟ ترسیدم. اِ ستاره ها هم که اینجان. اینا دست تو چیکار می کنن. چقدر وقته دارم دنبالشون می گردم.

زنبور عسلی: خب شما گفتین فکر کنم، من هم خوب فکر کردم و فهمیدم که باید بیارمشون اینجا به پرده ی اتاقم آویزون کنم که همیشه نورشون همراهم باشه دیگه.

مجری می خنده: از دست تو زنبور عسلی. خوشگل شده ها بده من هم کمکت کنم.

و با کمک هم 14 ستاره را به پرده نصب می کنن.

مجری: اما انگار تو هنوز هم متوجه منظور من نشدی. من به بچه ها گفتم این ستاره ها چون اسم 14 معصوم«علیهم السلام» روشون نوشته شده، مثلاً نور هستند. نه اینکه خود نور.

زنبور عسلی: با حالت ناراحتی خب، آخه من چیکار کنم؟ من می خوام اون نوری که توی خواب دیدم همیشه همراهم باشه.

مجری: باشه زنبور عسلی ناراحت نشو. یه بازی دیگه با بچه ها می کنیم. اما باید قل بدی که درست فکر کنی و این بار خوب دقت کنی که متوجه شی باید چیکار کنی، باشه؟

زنبور عسلی: چشم.قول می دم.

مجری و زنبور عسلی دست هاشون رو به هم می زنن و می خونن: آی بازی، بازی، بازی با دوستای هم بازی زود باش بگو چه بازی ؟ زود باش بگو چه بازی؟

بازی و مسابقه (بخش سوم) «روشنی راه»

توضیح بازی: 3 کودک انتخاب می کنیم. مجری در حالی که شعر می خواند با  یک لیزر که در دست دارد بر روی ستاره هایی که روی پرده ی سن هستند نور می اندازد و کودک باید بدود و دست خود را روی ستاره ای بگذارد که مجری روی آن نور انداخته است. برای کودک توضیح داده می شود، که آخرین ستاره ای که شعر با آن تمام می شود را باید با کمک زنبور عسلی باز کرده و برای مجری ببرد. برای کودک اول، شعر را جوری تنظیم می کند که آخرین ستاره حضرت محمد«صلی الله علیه وآله و سلم»، برای کودک دوم امام صادق«علیه السلام» و برای کودک آخر حضرت مهدی «عج الله تعالی فرجه الشریف» که با رنگی متفاوت از روبان های دیگر ستاره ها برای متمایز ساختن این 3 معصوم«علیهم السلام» که جشن مرتبط با آن هاست پایان می یابد. در پایان بازی مجری دلیل انتخاب این سه ستاره را توضیح می دهد.

شعری که در زمان بازی خوانده می شود.

بخش اول

  یه آسمون ستاره      تو قلب ما جا داره

ما بچه شیعه هستیم   دل هامون بی قراره

 

بخش دوم

ستاره، آخری آخه غائبه     منتظره کارهای خوب ماست که اونهم کمه

امام زمان«عج الله تعالی فرجه الشریف»   9 ربیع ولی شده   امام آخرین شده

کارهای خوب کنیم تا آقا بیاد   مهربونی زیاد کنیم، یوسف زهرا بیاد

بخش سوم

همه بگیم: ستاره های دین و دنیای ما    روشنی نورِ شما، همیشه روشن می کنه راه ما

دوستی و صلح و صفا، شعار دینمونه       قول می دیم که همیشه، به یادمون بمونه

 

هدف بازی: این بازی از نوع بازی های دانشی_تحرکی می باشد. هدف از این بازی، تصویر کردن مقوله ی هدایت انسان ها به صورت یک جریان و یک مسیر است و راه پیامبر«صلی الله علیه وآله و سلم» را 13 معصوم«علیهم السلام» دیگر با تناسب زمان ها و مکان ها ادامه داده اند؛ و محتوای پیام هدایت، یک چیز است اما به تناسب زمان و مکان  تفاوت پیدا می کند. کودکان در این به سمت ستاره ها هدایت می شوند تا در یادشان بماند که در کودکی به طرف 14 معصوم «علیهم السلام» خود دویدند و بیاموزند که تنها حرکت به سمت 14معصوم«علیهم السلام» است که آن ها را هدایت خواهد کرد و راه زندگی را برای آن ها هموار خواهد ساخت.

میان برنامه (بخش سوم)

شعر زیر توسط مجریان هم خوانی می شود تا بچه هایی که برای اجرای مسابقه آمدند همه سر جای خود قرار بگیرند و مجلس دوباره به نظم و سکوت برسد.

هو هو صدا میاد  صدای چی؟     چی چی صدا میاد  صدای چی؟

قطار قطار فرشته   تو آسمون نوشته   صلّ علی محمّد     صلوات برمحمّد

 

هو هو صدا میاد  صدای چی؟     چی چی صدا میاد  صدای چی؟

قطار قطار ستاره     تو آسمون می تابه     می گه بیشتر از همه        امام ها رو دوست داره

چیک چیک صدا میاد   صدای چی؟      چیک چیک صدا میاد   صدای چی؟

دونه دونه  بارون     می چیکه از آسمون    می گه امروز، عیده      واسه بچه مسلمون

جیک جیک صدا میاد صدای چی؟        جیک جیک صدا میاد صدای چی؟ 

گنجیشکه تو گلستون   می خونه شاد و خندون   می گه مبارک باشه  عید همه شیعیون

مجری: خب زنبور عسلی، حالا متوجه شدی باید چیکار کنی که همیشه اون نور هدایت بخش معصومین «علیهم السلام»، همراهت باشه؟

زنبور عسلی: آهان، آهان. توی بازی اول، یاد گرفتم که باید به حرف پیامبر «صلی الله علیه و آله وسلّم» و امام ها«علیهم السلام»، گوش کنم و یکی از بهترین راه هاش هم اینه که احادیثشون رو بخونم تا بدونم چی کار باید بکنم؟ توی بازی دوم یاد گرفتم که اگر همیشه به یاد پیامبر «صلی الله علیه و آله وسلّم» و امام ها«علیهم السلام»، باشم و هرجوری اون ها دوست دارن زندگی کنم، اون ها هم همیشه کنارم هستن و خطرها رو ازم دور می کنن. و توی بازی سوم هم یاد گرفتم همه ی چهارده معصوم«علیهم السلام»، مثل هم هستن و همگی فقط یک حرف می زنن چون همیشه به هم و پشت هم هستن. فهمیدم که هر امامی بعد امام دیگه مثل یک نور، راه زندگی ما ها رو برامون روشن کردن. نور واقعی چهارده معصوم«علیهم السلام» هستند که خوشبختی و سعادت ما در گرو پیروی از اون هاو کلام اون هاست. . فهمیدَم،من رفتم،خوشحالم چون این نور دیگه همیشه با منه.

مجری: یه دقیقه صبر کن! مثل این که یادت رفته، ستاره درخشان آخر، یعنی آقا امام زمان«عج الله تعالی فرجه الشریف»غایبند و ما با کارهای خوبمون و دعا هامون می تونیم زودتر، از نورشون استفاده کنیم؛بیا تا با بچه ها دعای سلامتی شون رو بخونیم.

در پایان، زنبور عسلی و مجری با بچه ها ،دعای سلامتی امام زمان«عج الله تعالی فرجه الشریف» رو زمزمه می کنند.

دست علی یارتون

خدا نگه دارتون

ایده پرداز : ساجده طالبی،مرثا نورانی

نگارنده و شاعر: ساجده طالبی

اجرا: مرثا نورانی، زینب شفیعی زاده

عکس: مطهره شجاع مرادی

با تشکر از سرکار خانم خندابی و همکارانشون مدیریت محترم مجموعه ی گل نرگس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد