اوچیک!!
سادات خانوم چند ساعتی رفته بود مهمونی خونه مادر بزرگ و پدربزرگ مهربون،البته تنهایی.
بعد که اومدند خونه،فرمودند:"مامانی،دلم براتون اوچیک(کوچک یعنی همان تنگ) شد!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
سادات خانوم چند ساعتی رفته بود مهمونی خونه مادر بزرگ و پدربزرگ مهربون،البته تنهایی.
بعد که اومدند خونه،فرمودند:"مامانی،دلم براتون اوچیک(کوچک یعنی همان تنگ) شد!