شب به خیر!
شب بود و اخرین باری که در این سفر به حرم می رفتیم.
فاصله مون از ضریح زیاد بود ولی می شد ضریح رو دید.
سادات کوچولو رو بلندش کردم تا بتونه ببینه.
بهش گفتم:"دخترم به امام رضای مهربون سلام بده."
گفت:"شب خیر امام رضا جون،شب به خیر!"
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی