کودک خلاق

نمی خوام اسراف شه!

  سید، با خوشحالی اومد و گفت:«چه قدر خوبه که آدم از خونه غذا ببره» من:«چه جالب! چرا مامانی؟» سید:«آخه، اگه آدم بقیه ی غذا شو میل نداشت میاره خونه و اسراف نمیشه،اما بچه هایی که از مدرسه غذا می گیرند اگه بقیه شو نتونند بخورند ریخته میشه دور!!!! من هم نمی خوام اسراف شه!»   ...
7 دی 1394

یه بازی جالب،مخصوص کلاس اولی ها!

  بازی این روزهای سید،این هست که وقتی توی ماشین هست،یکی از حروفی رو که به تازگی خوانده رو انتخاب می کنه،برای مثال: حرف«د»، حالا سیدی و بابایی ،باید ماشین هایی که توی پلاکشون حرف مورد نظر هست رو پیدا کنند. هرکس ۲۰ تا ماشین با این ویژگی پیدا کنه برنده میشه! و در ضمن برای این که خطای دیدی صورت نگرفته باشه ،هر دو شرکت کننده و داور باید ماشین با پلاکی که حرف مورد نظر رو داره رو رویت کنند! بازی فوق العاده هیجان انگیز و آموزنده ای هست! گاهی اوقات،بابایی یه مسیری رو دنده عقب می گیره تا ماشین مورد نظر رو به داور نشون بده!!! این بازی،بازی اختراعی سید هست که به یادگیری حروف الفبایش خیلی کمک کرده!!...
3 دی 1394

پاتریک بادکنکی!!

  این روزها،داداشی با خواهر کوچیکش با یه بادکنکی که با گاز هلیوم پر شده بازی می کنند، دیشب هم، اون رو، توی  تخت خواب خوابوندند و بعد خودشون خوابیدند! خوب بخوابی پاتریک!!!   ...
29 آذر 1394

یه روز زمستونی خوشگل،توی خونه!

  عاشق اینم که توی یه روز برفی تو خونه بمونم، از پشت پنجره بیرون رو نگاه کنم ، یه نوشیدنی داغ بخورم و رو صندلی تاب تابی(صندلی هایی که تکان می خورند.) تکان بخورم. امروز با سید و سادات این کار رو انجام دادیم. فکر کنم از کارتون های بچگی ام یاد گرفتم.   ...
24 آذر 1394

کادوی تولد: بزرگترین هندوانه ی مغازه با تراشیدن نام نوزاد روی آن!!

  کار گروهی خانوادگی بود! برای هدیه ی نوزاد کوچولو،ابتدا،بزرگترین هندوانه ای که موجود بود، خریداری شد. و بعد ،نام نوزاد با چاقو روی پوست هندوانه تراشیده شد. سپس،ساعت ها،در خیابان ها به دنبال کارتون به اندازه ی هندوانه گشتیییمم!! در پایان،بنده هم ،روی کارتون رو نقاشی کشیدم،کم مانده بود ساداتی هم هنرنمایی کنه که...   ...
22 آذر 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد