سازه های لگویی این دو تا فینگیلی
...
کار مهندس کوچولو
...
کتک یا...!
محیا سادات با اصرار زیاد،کنار کابینت آشپزخانه ایستاده بود و می گفت:"می خوام کتک بخورم!" پیکوتک یا کتک مساله این است! ...
تشابه اسمی
آقای معلم در زنگ علوم:"کی می دونه ماده (جامد،گاز،مایع)چیست؟" سید:"آقا،به حیوان خانم،ماده می گویند. داشتم برای ساداتی کتابی در مورد زندگی قورباغه ها می خواندم که رسیدیم به این قسمت کتاب:"ماده لزجی دور تخم های قورباغه رو فرا گرفته" که سادات خانوم فرمودند:"نه،ماده تو قفس پرنده های ماست." آخه سادات و سید دو تا پرنده،یه دونه ماده و یه دونه نر دارند. ...
ماهی به نام شهیدک؟!
سید،خادم کوچولوی هیات امام حسین(ع) شده بود و به همه ی عزاداران خوشامدگویی می کرد. سر مزار شهدا،آکواریوم با چند ماهی قرار داده بودند. سید عاشق حیوانات است. پایان مراسم عزاداری،یه ماهی کوچولو که سر مزار شهدا بود به این خادم کوچولو تقدیم شد. همان جا، اجر و مزدش را دادند،هیچ چیز ان قدر،این خادم کوچولو را خوشحال نمی کرد. اسم ماهی اش را گذاشت:شهیدک! ...
نقاشی سید و سادات روی کدو حلوایی قبل از پخت
آیا می دانستید که؟؟!!
روانشناسان و کارشناسان امور تربیتی، بر این باورند که کشف رابطه ی حس بویایی با بینی،حس چشایی با زبان و...که از نظر بزرگسالان بدیهی به نظر می رسد،برای کودکان کشفی ارزشمند خواهد بود،لذا از سادات خانوم پرسیدم:"مامانی کی به ما بینی داده؟" سادات:"خدا،خدا" من:"خوب،مامانی،با بینی مون چی کار می کنیم؟" سادات:"وقتی بینی مون میاد با دستمال تمیز می کنیم!!!!" کشف سادات خانوم و تنها کارکرد بینی از نظر ایشون،واقعا جالب بود!!! ...
