غیر مستقیم!!
شده بود رقیب درجه(1) تازه داماد.عید بود خاله جونش با آقا داماد می خواستند بروند کفش بخرند که توی پاچه شان شد که آقا سید را هم ببرند.
جلوی ویترین ایستاده بود؛ مارک یکی از کفش ها را به خاله جونش نشان داد و گفت:« این جا یه چیزی نوشته.»
خاله با تعجب:«چی نوشته؟»
سید:«نوشته برا بچه ها اسباب بازی بخرین!!!»
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی