اریک اریکسون هم،با من هم نظر بود!!!
چه قدر جالب بود! همه چیز ، مثل خونه های پازل پر می شد!
با مشاور محترم مدرسه«جناب آقای صفری» جلسه داشتیم،دلم می خواست،قضیه ی درست کردن کاردستی توسط خود بچه ها رو مطرح کنم(لطفا پست قبلی رو حتما بخوانید.)
ولی نمی دونستم کی و چه زمانی و با چه مقدمه ای! ولی انگار آقای صفری صحبت هایش را با من هماهنگ کرده بود،ایشون مراحل رشد روانی اجتماعی «اریک اریکسون» رو مطرح کردند؛
در این نظریه،انسان ها، از بدو تولد تا آخر عمر با ۸ بحران رو به رو می شوند ،که خیلی از انسان ها، بحران این مرحله رو با خودشون به مرحله ی بعد می برند.
این بحران، طیف مثبت و منفی دارد؛ یعنی با توجه به نحوه ی برخورد، می تواند آثار مثبت یا منفی داشته باشد،بحران سن ۵ تا ۱۱ سالگی در قسمت مثبت، می تواند تبدیل به ابتکار شود و در قسمت منفی ،تبدیل به احساس گناه!
دقیقا همین لحظه بود که قضیه ی کاردستی رو مطرح کردم،ومطمئن شدم که اگر مادر ها یا پدرها،کاردستی های بچه ها رو درست کنند اون ها رو به سمت احساس گناه و بی کفایتی می برند به جای ابتکار و خلاقیت!