کودک خلاق

ماجراهای آقای پدر و پسر!!

1392/10/7 16:13
937 بازدید
اشتراک گذاری

 پدر و پسر

چشمککنار ساحل،هم دوچرخه کرایه می دادند وهم موتورهای مخصوص.

نیشخندسید و آقای پدر سوار یکی از موتورهای تفریحی شدند.

کلافهظاهراَحفظ تعادل موتور کار چندان ساده ای هم نبود!!

چشمکبه اظهارات خودآقای پدر،ایشون به شوخی و برای بازی تظاهر به عدم تعادل موتور می کردند و دائم «یا اباالفضل، یا اباالفضل» می گفتند.(الله و اعلم که شوخی بوده یا ...)

خندهسید رو به آقای پدر:

«بابایی، امامای دیگه رو هم می تونید صدا کنیدا!!!»

خندهشاید تو ذهن سید کوچولو این بوده که:

«نعوذبالله،کار از دست حضرت عباس خارج شده و باید همه ائمه دست به دست هم بدن تا شاید بشه کاری کرد!!!!»


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان کلوچه ها
14 دی 92 20:12
خیلی با مزه بود
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد