يه مرد!
مهموني بوديم،ازپله ها آمد طبقه پايين گفت:«يا الله،داره يه مرد مياد!»
همه خانم ها به تكاپو افتادند كه چادر سر كنند ولي بعد از اين كه كمي منتظر شدند ديدند خبري نيست، همه گفتند:«پس مرد کو؟»
سيد مسيحا بلند جواب داد:«خوب،خودمو گفتم ديگه!!!»
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی