کودک خلاق

روش های ابداعی برقراری ارتباط مؤثر با کودکان(2)

معما: یک سالن بزرگ، چهار صد تا بچه شش ساله، سرو صدای آسمان خراش نه گوش خراش! تنها در یک ثانیه چگونه سکوت را به سالن بازمی گردانید؟(لطفا اگر پیشنهادی دارید در قسمت نظرات بنویسید.) و اما راه حل ما: به بچه ها بگویید همه دستشان را زیر سرشان بگذارند و مثلا بخوابند؛ سر و صدا هم نکنند تا دوستان دیگرشان که خوابند بیدار نشوند! در کمترین زمان ممکن، سکوت مطلق ، شما را شگفت زده خواهد کرد می گویید نه آزمایش کنید!! ...
3 ارديبهشت 1392

روش های ابداعی برقراری ارتباط مؤثر با کودکان(1)

از امروز به یک مهد کودک جدید هم می رویم از قبل فکر می کردم که چه جوری با بچه ها ارتباط برقرار کنم، ایده خیلی خاصی به ذهنم نرسیده بود. امروز طبیعتا بعضی از بچه ها غریبگی میکردند و از مامان هایشان جدا نمیشدند. کتاب هایی که با خودم برده بودم را ورقی زدم  عکس یکی از کتاب ها برف بود، ناگهان فکری به ذهنم جرقه زد؛ برف بازی! شروع کردم به درست کردن گلوله های برفی خیالی و بچه ها را با خودم همراه کردم و مثلا هر گلوله ای که به سر و صورتم می خورد کلی جیغ و فریاد می کردم. کلاس پر شده بود از خنده و شادی، هیچ بچه ای دیگر پیش مادرش نبود همه در حال خنده و بازی و درست کردن گلوله های برفی خیالی بودند. برای خودم تجربه ی بسیار جالب، نو و ...
28 فروردين 1392

هیئت کودکان

دیروز با سید مسیحا و بچه های مهد (آخه من مربی مهد کودک هستم.) یک هیئت کودکان راه انداختیم و توی مهد می چرخیدیم و سینه می زدیم و این شعر را میخواندیم: فاطمه دختر نبی                                                     همسر و یاور علی عطر گل محمدی                      &nbs...
25 فروردين 1392

جلب توجه مثبت!

به سید کلی لطیفه بامزه و کودکانه یاد دادم.هر جا می رود می گوید:« می خواید براتون یه لطیفه بگم.» آن وقت کیه که قبول نکند! به این می گویند جلب توجه مثبت! این کار سبب مطرح شدن کودک در جمع می شود و همچنین از همان دوران کودکی لطیفه صحیح و سالم و یا به قول خودمانی ترآن مؤدبانه را، به کودک آموزش می دهد. به خصوص این موضوع در دوران نوجوانی بسیار اهمیت پیدا میکند؛ غالبا نوجوان ها برای مطرح کردن خودشان و جلب توجه، دست به کارهای عجیب و غریب و لباس پوشیدن های نا متعارف می کنند که این کار می تواند تا حد زیادی جلوی خیلی از این کارها را بگیرد. در زیر چند نمونه از لطیفه هایی که سید تعریف می کند را می آورم: یک روزی یک پسری می خو...
21 فروردين 1392

تفهیم بیشتر!

عکس پست قبلی(تنهایی نه) خودش شد برای من و سید یک سوژه ی جدید دیگر؛ جهت تفهیم هرچه بیشتر موضوع. دیگر شنل قرمزی توی جنگل قصه ها گیر نمی کند بلکه لای دکمه های رایانه و فضای اینترنتی گرگ هایی با دندان های تیزتر در انتظارش هستند! ...
29 اسفند 1391

تنهایی نه!

قبلاَ برایش توضیح داده بودم می خواستم مطمئن شوم که درست برایش جا افتاده یا نه؛ ازش پرسیدم:« مامان جون، بچه ها تنهایی باید برن اینترنت؟» بلند جواب داد:« نه، با مامان یا بابا جونشون برن.» پرسیدم:«چرا؟» گفت:« آخه اینترنت مثل خیابون می مونه هم جای خوب داره هم جای بد، بچه ها فعلاَ نمی تونن بفهمن کدوم بدِ،کدوم خوب، ممکنه آدم بدا اونا رو بدزدند!» ...
28 اسفند 1391

بادکنک!

بادکنک! دوستی می گفت: «اگر یه روز فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب‌ بازی دیگه‌ای برایش بادکنک می‌خرم . بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می‌ده . بهش یاد می‌ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره . بهش یاد می‌ده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین بروند، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه . و مهمتر از همه بهش یاد می‌ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید آنقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده.» ...
23 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک خلاق می باشد